هم سلولی...
عشق / تب دار میکند....در تمام شریان این سه حرف رسوخ میکند / مثل سنگ های رسوبی که طی سال ها / به تدریج در اعماق شکل می گیرند / ان قدر / لایه هایش زیباست که ....هر بندش بند بند میکند تن را / عمر من است / بی انتها به دریا میزند....طغیان نبودنت .... / / در من چه میکند این روزها ...نجات نمی خواهم ....نباشی مرگ می خواهم/
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + پنج شنبه 15 اسفند 1393
/ 13:20 /